حسین ابراهیمی، مدرس دانشگاه و مدیر مجموعه فرهنگی و تاریخی نادری در یادداشتی نوشته است: پیوستگی سنتها و آیینهای کهن به ویژه جشنهای گونهگون و پُرشمار با زندگی روزمره و حتی شیوه معیشت مردم در ایرانِ ادوار پیشین، بر زیبایی و درخشش فرهنگ ایرانی و قوام و دوام آن در گذر زمان افزوده است.
علاوه بر این هدفمند بودن و برخورداری از فلسفه وجودی و محتوای عمیق و اندیشمندانه در زمره ویژگیهای قابل توجهی است که میتوان برای سنتها و آیینهای کهن ایرانی برشمرد، به این معنی که مطالعه و تعمق در چرایی و چگونگی این آئینها، هیچ تردیدی به جای نمیگذارد که در پس هر کدام از آنها، اندیشهای ژرف که برخاسته از تجربه زیستی این مردمان در درازنای تاریخ است، وجود داشته و خودنمایی میکند.
در این میان «شب چلّه» یا آنچنان که امروز بیشتر نام بُردار است «شب یلدا» در زمره سنتها و آیینهای زمستانه قرار داشته و زیبایی خاص، چشمنواز و در خور تأملی دارد. یادکردهای پیاپی از شب چلّه در شعر و ادب فارسی و داستانها و افسانههای عامیانه رایج بین مردم مناطق مختلف و نیز پژوهشهای علمی گونهگون تدوین شده در پیوند با آن، بهترین گواه بر عمق و اهمیت این رسم و سنت کهن در فرهنگ ایرانی است.
با نگرش به این مقدمه و در نظر داشتن اهمیت شب چلّه در فرهنگ عمومی، یکی از برنامههای فرهنگی که امسال و در شب چلّه با پشتگرمی مدیران عالی وزارت و همت مدیران استانی در نقاط مختلف کشور مورد توجه قرار گرفت و گزارشهای خبری آن در رسانههای دیداری و شنیداری و فضای مجازی همرسانی شد، برگزاری «جشن شب چلّه» در محل برخی از محوطههای تاریخی و مجموعههای فرهنگی و تاریخی و کاخ ـ موزهها و باغ ـ موزههای سراسر کشور بود.
احتمالاً این تلاش فرهنگی ستودنی با پشتوانه این اندیشه و ارزیابی بوده است که از سنت و آیین کهن و زیبای شب چلّه به عنوان فرصتی برای افزایش شادی و نشاط اجتماعی و زمینهای برای پیوند بهتر و آشنایی بیشتر مردم با ارزشهای نهفته در محوطهها و موزهها و باغ ـ موزهها و ... بهرهبرداری شود.
درود و آفرین بر دغدغهمندانی که برای پاسداری و معرفی هرچه بهتر فرهنگ اصیل ایرانی تلاش میکنند و برآنند که با ایجاد انس و الفت بین مردم و مواریث فرهنگی، این گنجینههای ارزشمند را رونق بخشیده و از انزوای نسبی که بر آنها تحمیل شده است، خارج کنند.
البته در میانه این تلاش ارجمند و خالصانه، بیان و یادآوری یک نکتۀ ظریف، بایسته و شایسته است. آنهم اینکه، همانگونه که در ابتدای این یادداشت، یادآوری شد، سنتها و آیینهای کهن ایرانی، هر یک برخاسته از فلسفه و اندیشه و هدفی خاص است. بهتر آن است که در هنگام برگزاری و اجرای این گونه مراسم، پایبندی به آن اهداف و اندیشهها را همواره در دیده داشته باشیم. چرا که ریشه و سرچشمه آن سنن در تجربه زیستی و اندوخته فرهنگی و دانش کهن این مردمان صبور و مهرورز و مهربان در گذر از سدهها و هزارهها است.
به عنوان نمونه، شب چلّه، در فرهنگ ایرانی از دیرباز فرصتی بوده است برای گردهم آمدن اعضای خانواده و جمع شدن پیرامون اجاق خانه و روشن نگهداشتن چراغ کاشانه، مجالی بوده است برای برگزاری دورهمیهای خانوادگی و نکوداشت و بزرگداشت پیران قوم و ریش و گیسسفیدان خاندان و بهانهای برای گرمابخشی به کانون خانواده، در شب چلّه که به اعتبار چند ثانیه دوام بیشتر، گزیده و شهره آفاق شده است، اعضای خانواده گردهم آمده و همین چند ثانیه افزونتر را دستمایه باهم بودن و به هم عشق و محبت ورزیدن میسازند.
به بیان دیگر، شب چلّه که در بیان رمزینه و نمادین اساطیر، شبِ پیروزی نور و سرورِ اهورایی بر سیاهی و تباهی اهریمنی است، بهتر است که به سنت نیاکان نیکاندیشمان، در خانه بمانیم و اجاق خانه و چراغ کاشانه را روشن و فروزان بداریم و پیرامون پیران و بزرگانِ قوم، که اَفشُره خرد و داناییاند، گردهم آییم و طریق نیک احترام و تعظیمِ ریش و گیسسفیدان را به کودکان و نوجوانان و جوانان که سازندگان آینده هستند، منتقل کنیم. چرا که به باور بسیاری از پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی، خانواده مهمترین رکن اجتماع است و هرچه بر قَوام آن افزوده شود و هرچه پیوند بین اعضای خانواده مستحکمتر شده و هرچه باهم مأنوستر شوند، قوام و دوام پیوندهای اجتماعی قویتر و ناگسستنیتر میشود.
در مقابل بسیاری دیگر از سنتها و آیینهای کهن فرهنگ ایرانی، به گونهای است که برای آن باید از خانه بیرون رفت و به همراه دیگر مردم و در کنار همسایه و هم محلهای و همشهری (خویش و بیگانه) آنها را جشن گرفت. مانند جشن مهرگان، جشن سده، جشن چهارشنبه سوری و سیزده به در و... و چه فرصت مغتنمی است این گونه جشنها که به واسطه آن میتوان محوطههای تاریخی، موزهها و باغ ـ موزهها و کاخ ـ موزهها را تبدیل به محافل اُنس و مجامع جشن و سرور ملی کرد.
امید که برنامهریزان و تلاشگران حاضر در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، از هماکنون زمینههای اجرا و برگزاری باشکوه جشنها و آیینهای کهن ایرانی را در محوطهها و مجموعههای فرهنگی و تاریخی فراهم نمایند.
هنوز با همه دردم امید درمان است
که آخری بود آخر شبان یلدا را
انتهای پیام/
نظر شما